
اصطلاح برندینگ، مدت زمان زیادی است که به شرکتها منتسب شده است و این در حالی است که امروزه تقریبا هر فردی، برند شخصی دارد. تعداد افراد کمی در میان ما هستند که بطور آگاهانه این برندها را پرورش داده باشند. یک ردپای دیجیتالی در ماسههای زمان و جمعیت اطرافمان: دوستان، همکاران و روسا قرار میگیرد. طبق مطالعه AVG، ۹۲% از کودکان زیر دو سال اکنون یک رد پای دیجیتالی دارند.
اگر برند شخصی داشته باشید، سوال دیگر موضوعیت پیدا نمیکند اما اگر انتخاب کردهاید که برند را هدایت و پرورش دهید یا اینکه بجای خود شما تعریف شوید، هفت راه وجود دارد که میتوانید ایجاد یک برند شخصی عالی را شروع نمایید.
۱٫ به خودتان بعنوان یک برند فکر کنید
زمانیکه مردم درباره نام شما فکر میکنند، دوست دارید چه چیزی را به شما ارتباط دهند؟ آیا موضوع مشخصی وجود دارد که در آن، دوست دارید بعنوان یک خبره درک شوید یا مواردی کلی وجود دارند که میخواهید با برند شما ارتباط پیدا کنند؟ زمانیکه درک میکنید که چطور میخواهید برندتان درک شود، میتوانید استراتژیکتر بودن نسبت به برند شخصیتان را درک نمایید. این بدان معنا نیست که شما نمیتوانید انسان باشید. برعکس، همانطور که مایکل سایمون نوشت، «مورد وثوق بودن»، کلید عصر دیجیتال است. یک برند شخصی قوی میتواند بازگشت سرمایه عظیمی را به همراه داشته باشد. در اینجا مثالهایی از افرادی آورده شده است که برندهای شخصی مورد وثوق و قوی را ایجاد نمودهاند: مایکل پورت، جان بیتز، مایک میخالویچ، دیو کرپن، دیوید میرمان اسکات، جان جانش، دیو کارول و بری مولتز.
۲٫ حضور آنلاینتان را بازرسی نمایید
نمیتوانید ادراکی را بدون ابتدائا درک وضعیت کنونی قالببندی نمایید. بعبارت دیگر، در GOOGLE+ 1.84% خودتان را جستجو نمایید و هشدارهایی را برای اسمتان بر مبنایی منظم تنظیم نمایید. آیا اسم نسبتا رایجی دارد؟ توجه نمایید که از ابتدا میانی یا قسمت میانی اسمتان برای متمایز شدن استفاده نمایید. پرورش برند شخصی قوی اینقدر درباره پاسخگو بودن نسبت به انچه گفته میشود است که درباره خلق دارایی معنوی نیز میباشد.
۳٫ وبسایت شخصی خود را ایمن نمایید.
داشتن وب سایت شخصی، یکی از بهترین روشها برای رتبهبندی اسمتان در موتورهای جستجو است. نیازی نیست که خیلی بزرگ باشد. میتواند دو یا سه صفحه سایت ساده با رزومه شما باشد، آن را به شبکههای اجتماعیتان و یک بیوگرافی خلاصه وصل نمایید. همیشه میتوانید وبسایت را در طول زمان توسعه دهید.
۴٫ راههایی برای تولید ارزش پیدا نمایید.
همه ما تجربه این موضوع را داریم. شخصی در شبکه شما پستی کاملا مسخره یا مضحک میگذارد و شما تعجب میکنید که چه چیزی آنها را مجبور کرده است تا چنین کاری انجام بدهند؟ یک واسط، جایگزین پیام نیست. راههایی را برای افزودن ارزش به مخاطبتان بوسیله خلق یا انتخاب محتوایی که همراستای برندتان است، پیدا نمایید.
۵٫ نسبت به چیزی که به اشتراک میگذارید، هدفمند عمل کنید.
هر توئیتی که میفرستید، هر وضعیتی که بروزرسانی میکنید، هر عکسی که به اشتراک میگذارید، کمک به برند شخصیتان میکند. این موضوع با اقدامات چندگانه روزانه شما در هم آمیخته شده است. زمانیکه درک میکنید که دوست دارید برندتان چگونه درک شود، میتوانید استراتژیکتر بودن نسبت به برند شخصیتان را آغاز نمایید.
۶٫ با سایر برندهای قوی دیگر در ارتباط باشید.
برند شخصی شما، ارتباطتان با سایر برندها را قوی یا تضعیف میکند. برندهای قوی را پیدا و از آنها استفاده نمایید که میتوانند برند شخصی شما را ارتقاء دهند. با سه C شروع نمایید: شرکت/سازمان، دانشگاه و همکاران. به چه مدرسهای رفتهاید؟ آیا گروههایی وجود دارند که بتوانید به آنها بپیوندید؟ آیا خبرنامه فارغالتحصیلانی وجود دارد که بتوانید در آن مشارکت کنید؟ چه فرصتهای پنهانی در شرکت شما در دسترس هستند که تا به حال از آنها استفاده نکردهاید؟ نسبت به ارائه پست مهمان در بلاگ شرکت یا به سایر داراییهای دیجیتالی که میتوانید به برندتان وصل نمایید، توجه کنید.
۷٫ بازخلق
یک برند شخصی قوی به حکایتگری قوی بستگی دارد. بعبارت دیگر، داستان شما چیست؟ چند لحظه درباره افراد مشهوری که میشناسید و برند شخصی قوی دارند، فکر کنید. مارک کوبان، مارتا استوارت، ریچارد برندسون. همه آنها داستان روشن و برند باثباتی دارند. اگر احساسات یا علائق چندگانهای داشته باشید، داستان بسیار بغرنج میشود تا جایی که نمیتوانید آنها را یکپارچه و متحد نمایید.
دیدگاهتان را بنویسید